چرم ساغری - انوره دو بالزاک
چرم ساغری رمانی از انوره دو بالزاک است. داستان جوانی به نام رافائل دو والانتین، که یتیم و سخت تنگدست مانده است، و در اتاق زیرشیروانی خانه ای اجاره ای زندگی میکند. دختر صاحب خانه «پولين» با همه قلبش عاشق او می شود اما رافائل عاشق زنی پولدار«فئودورا» است. زماني كه او از عشق و زندگی نومید میشود میخواهد خودکشی کند. در این هنگام با عتیقه فروشی ملاقات میکند. این شخص تکهای چرم ساغری به او هدیه میکند كه قادر است آرزوهاي او را برآورده سازد اما از عمرش مي كاهد و ....
چرم ساغری در واقع طلسمی است که در زندگی همه انسانهاست. تلاش فرد برای رسیدن به خواسته ها و آرزوهایش بتدریج نیروهای جسم و جانش را می فرساید و از سرمایه زندگانیش می کاهد.
جمله «فرانسویان در برابر قانون برابرند» برای او یک دروغ بزرگ است که در قانون اساسی نوشته اند. او از قانون اطاعت نخواهد کرد بلکه قانون به اطاعت او در می آید. اساساً چوبه دار و جلاد برای آدم پولدار خلق نشده!
رافائل در جواب گفت:
- بله، منتها خود آنها جلاد خودشان هستند.
چنانچه عشق بخواهد به مبارزه با فداکاریهای بزرگ درآید ناچار است که روی فداکاریها را با پارچه ای بپوشاند و آنها را در عالم سکوت کفن پیچ نماید.