- یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
- ما نظر از خرقه پوشان بسته ایم
- آن که سودا زده چشم تو بوده است منم
- در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
- از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
- ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی
- ماها تو سفر کردی و شب ماند و سیاهی
- نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم
- از زندگانیم گله دارد جوانیم
- چه شد آن عهد قدیم و چه شد آن یار ندیم